پرتال امام خمینی(س): أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ
(مگر آن کسانی را که خیال می کنند به کتاب تو و کتابهای پیشین ایمان دارند نمی بینی که می خواهند محاکمه را نزد طاغوتی برند ،با اینکه به آنها امر شده است به طاغوت کفر بورزند)
رهبری امت اسلامی باید در دست کسانی باشد که ریشه در نبوت دارند و آموزه های نبوی را در حد اعلی دریافت کرده باشند تا امت را در مسیر جمعی و فردی انسانیت راهنمایی و راهبری کنند امام امت باید کسی باشد که توانایی مدیریت ظاهر زندگی را بر اساس ارتباط با باطن و آثار باطنی داشته باشد و این ممکن نیست مگر آن که امام دانش غیب و شهود داشته باشد و این نیز جز به نصب الهی ممکن نمی شود؛ از سخنان سید الشهداء علیه السلام به دست می آید که ریشه اختلاف او با حاکم بی پروای اموی بر سر این گونه از رهبری است. حزب بنی امیه با تحریف امامت و تبدیل آن به سلطنتی زمینی به تحریف کلی اسلام پرداخته بود و امت اسلامی را به نام دین از دین جدا می ساخت و این حرکت در دوره یزید می رفت که به حذف کلی دیانت بیانجامد؛ حذف امامت از جامعه دینی یعنی حذف هدایت از سیاست و کلیه شئون اجتماعی و فردی جامعه اسلامی امام علیه السلام به خوبی به این فاجعه پی برده بود پس در دفاع از حقیقت دیانت در برابر ظاهر فریبنده باطل درنگ نمی کند و حق امامت را تا مرز جان و تقدیم تمام هستی خود و آنچه به او تعلق داشته به جا می آورد تا حقیقت دین بقا یابد و حقیقت و روح انسانیت مردم به تاراج نرود.
حضرت در خطاب به والی مدینه می فرماید:
إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ وَ بِنَا فَتَحَ اللَّهُ وَ بِنَا خَتَمَ اللَّهُ وَ یَزِیدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِی لَا یُبَایِعُ بِمِثْلِهِ وَ لَکِنْ نُصْبِحُ وَ تُصْبِحُونَ وَ نَنْظُرُ وَ تَنْظُرُونَ أَیُّنَا أَحَقُّ بِالْخِلَافَةِ وَ الْبَیْعَة»; (ما خاندان نبوّت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت الهی هستیم و خدا بما آغازیده و به ما پایان می دهد در حالی که یزید مردی است، فاسق، می گسار، قاتل بی گناهان; او کسی است که آشکارا مرتکب فسق و فجور می شود. پس، هرگز شخصی همانند من، با مردی همانند وی بیعت نخواهد کرد بنابراین ما روزگار می گذرانیم و شما نیز می گذرانید و ما منتظر خواهیم بود شما نیز انتظار بکشید تا معلوم گردد کدام یک از ما به خلافت و بیعت احق هستیم). (موسوعه الامام الحسین؛ ج۱، ۲۴۷)
شایستگی های اعلای معنوی و ارتباط عمیق سالار شهیدان به بیت نبوت ایشان را در موقعیت رهبری جامعه اسلامی قرار داده بود و فسق و فجور یزید و انحراف کلی او از دین مبین اسلام و کینه توزی های او به اساس دین دلیل ناشایستگی او در این مقام بود. امام علیه السلام با این که در جایگاه به حق اجتماعی خود قرار نداشته باز دست از رهبری بر نمی کشد و برای نجات مردم از گمراهی و جهالت قیام می کند تا زمینیان دستشان از آسمان کوتاه نشود و برکه دنیا در نابرخورداری از آخرت به لنج زاری شیطان پرور تبدیل نگردد. و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالةِ وَ حَیرَةِ الضـَلالة؛
-خدایا- [حسین] جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، و سرگردانی گمراهی نجات دهد.
.
انتهای پیام /*